کد خبر : 2251
تاریخ انتشار : یکشنبه 9 دسامبر 2018 - 23:47

گاگریوهای یک شهر /آدرس لالی;شهر آخرین ها دقیقا زیر پونز /افشار پرویزی بابادی

گاگریوهای یک شهر /آدرس لالی;شهر آخرین ها دقیقا زیر پونز /افشار پرویزی بابادی

به بهانه مرگ دلخراش مجتبی احمدی عزیز گاگریوهای یک شهر /آدرس لالی; شهرآخرین ها دقیقا زیر پونز /افشار پرویزی بابادی برداشت اول:چند کیلومتر مانده به شهر آخرین ها (لالی) ;روی پلی زیبا;جوانی خسته و ناامید ;مردم اطرافش نگران و دلخون;زیر پا آب زیبای آبی ;فاصله زمین تا آسمان برداشت دوم:فضای مجازی;انتشار فیلمهای دردناک ;دلشوره های

به بهانه مرگ دلخراش مجتبی احمدی عزیز

گاگریوهای یک شهر /آدرس لالی; شهرآخرین ها دقیقا زیر پونز /افشار پرویزی بابادی

برداشت اول:چند کیلومتر مانده به شهر آخرین ها (لالی) ;روی پلی زیبا;جوانی خسته و ناامید ;مردم اطرافش نگران و دلخون;زیر پا آب زیبای آبی ;فاصله زمین تا آسمان

برداشت دوم:فضای مجازی;انتشار فیلمهای دردناک ;دلشوره های عجیب و مردمان کشوری مهربان;خیلی زود همه میبیند آخرین تکان های جوانی خسته و عاصی که بین زمین و دریا، آسمان را انتخاب میکند

و اما بعد….
قصد ندارم کار مجتبی را نقد کنم یا تایید ;نکوهش کنم یا مزمت ،چون دیگر فایده ای هم ندارد …مهم بودنش بود که دیگر نیست.
لحظات آخر جوان خوزستانی پس از رها شدن حرفهایی بسیار دارد; که باید به جد به آن پرداخت تا خدای ناکرده مبادا مجتبی های دیگری را هم ازدست بدهیم…
جوان لالی نشین پس از آزاد کردن دست ها از بدنه فولادی پل ;وقتی به آب رسید گویی همان لحظه شوق زندگی به وجودش برگشت; چقدر تلاش کرد; دست و پا زد تا زنده بماند…….
سرمای آب به جان گرمش افتاد ;چه سراسیمه برای رهاشدن از آبی آب تلاش کرد ولی گویی صدف روان دشت لاله ها(رودخانه زیبا) نمیخواهد مروارید(مجتبی) را پس دهد…. حیف و صد افسوس…….

میگویند مجتبی دقایقی به جنگ و جدال نابرابر با اژدهای آبی آب پرداخت و کوشش ها کرد برای برگشت و رسیدن به زندگی ……

آری او با ممارست و شناکردن سعی کرد زندگی را دوباره به آغوش بکشد اما نشد….مجتبی جوان ایرانی ،سهمش را از، اشتباهش پرداخت و با زبان بی زبانی به همه گفت قصدش فقط تلنگر بوده و دلشستن در آب; نه جان شستن از خاک….

حال اندکی ما سر درگریبان وجدان بریم و بگوییم سهم ما از رفتار مجتبی ها چقدر است؟؟؟؟
از همشهری لالی نشینش تا من روزنامه نگار بگیر تا برسد به فلان مدیر و بیسار مسئول؟؟؟

آیا این اولین بار بود یا آخرین بار؟؟ چه تضمینی حاضریم برای عدم تکرار همچنین تراژدی های تلخی به اجتماع بدهیم؟؟؟

آیا این فاجعه نیست ،در مکانی که نامش شهر است، و تا آن پل فاصله زیادی هم ندارد و این چندمین بار است که ازاین نوع اتفاقات بسیار تلخ می افتد ;قایق نجات یدک کش وجودد ندارد؟؟
مبلغ ریالی ساخت یک اتاقک و تجهیز آن در این چنین مناطق حادثه خیز چقدر است؟؟
تجهیز آتش نشانی شهر به نجات غریق و قایق و….چقدر مخارج دارد؟؟؟

آمار فقر و بیکاری در شهر آخرین ها چقدر است؟؟؟

این کوتاه و دم دست ترین خواسته ها را رها کنیم کمی بزرگتر بنگریم؟؟؟

سهم ما(دولت;مسئولین;مدیران;رسانه هاو…) در مناطق محروم و فقیر نشین چون لالی چه بوده است؟؟
چقدر ما رسانه ها موج یاس و ناامیدی را در خبرهایمان به دل خسته شهرهای محروم تزریق میکنیم؟؟

بالاخره کی میخواهیم برای عدم توسعه مناطق محرومی چون لالی ;مسجدسلیمان;شادگان;هویزه;اندیکا;ایذه ;باغملک;دهدز چاره جویی کنیم؟؟
کی میخواهیم قبول کنیم که همه باید به تن خسته جامعه خوزستان امید تزریق کنیم؟
کی میخواهیم دست از دعوای کهنه و پلشت قومی و قبیله ای و منطقه ای برداریم و همه به جنگ محرومیت در استان برویم؟

ساخت هویت واحد شهری استانی کشوری چه کمکی در این راه پرفراز نشیب میتواند به ما بکند؟

چگونه میتوانیم لالی ها را از زیر پونز فقر و بیکاری بیرون بیاوریم؟

حرف آخرم با هم صنفان خودم است چقدر ما با قلم و نوشتار و اخبار و افکارمان، مجتبی ها را مایوس میکنیم؟
بگردان و چپ کن کمی کوچ را

بزن، بختیاری بزن، سوگ را

بزن گاگریوی که امشب دگر

فروپاشد از دیده، خون جگر

افشار پرویزی بابادی /روزنامه نگار

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.