به قلم نوید احمدپور داستان یک شورا چگونه یک “ب” شورا را به شوربا تبدیل میکند

هما خوزستان: به قلم نوید احمدپور این داستان مربوط به زمان ومکان خاصی نیست و ممکن است در گذشته حال و یا آینده برای هر شهری رخ دهد. اما خوب است قبل از آغاز کمی به قدرت شورا و تاثیر آن بپردازیم و در دل آن داستان را آغاز کنیم.
قدرت شورا نه در ساختمان شورا ، بلکه در عملکرد شهردار خود را متبلور میکند و هر چه این قدرت واتحاد و همفکری بیشتر باشد قطعا شهردار و مجموعه تحت امر وی بازدهی بسیار بالایی خواهند داشت.
در شهری از شهرهای یک کشور در یکی از روزهای سال تنی چند از اعضای شورای شهر آن شهر بازیهایی را برای منافع شخص و به اسم منافع مردم آغاز کردند. بازیهایی که از گروه های واتساپی قبل از انتخابات سایر برگزیدگان مردم آغاز شد و کم کم به معرفی نامزد انتخاباتی کشید ومشخص شد علت این همه تلاش برای احقاق حق مردم چه بوده است.
داستان پس از انتخابات نیز ادامه پیدا کرد و پس از ناکامی در انتخابات و نگرفتن حق مردم ، این بار به یکباره رو به طرح سوال از شهردار آوردند اما چه سوالاتی ؟
آیا صرفا سوال بودند یا اینکه بخواهند با این سئوالات روندی را درآینده آغاز کنند که به آن استیضاح میگویند.یک کاری تکراری. اما بگذارید برای درک بهتر مطلب یک سناریو را برای شما شرح دهم:
اما تفاوتی که میان این بار و دفعه قبل اتفاق افتاده بود این است که حتی والی شهر هم دیگر به این عده قلیل اهمیتی نشان نداده و حتی دوستان برگزیده که فکر می کردند در این داستان آنها را همراهی می کنند یک به یک عقب کشیدند و از این روند حمایت نکردند.
وقتی شورای داستان ما ، البته تعداد معدود روند طرح سوال را آغاز کردند به یکباره و به دلایل مختلفی که بسیاری به آن واقف هستند سیستم شهرداری آن شهر داری روند کند حرکتی شد و حتی پیمانکاران هم شروع با بازی های مخصوص خود کردند، این روند تا مشخص شدن طرح سوال و اینکه آیا این روند به استیضاح منجر خواهد شد یا نه ادامه داشت و حتی نقشه های زیر زمینی برای انتخاب سرپرست احتمالی نیز آغاز شد
در حقیقت این عده قلیل قصد داشتند تا با ادامه داشتن این روند همچنان به کند کردن سیستم کاری شهرداری ادامه دهند و این روند را با نسبت دادن به شهردار، به نفع خود پایان دهند. ونیز با جذب سایر اعضا به سوی خود روند استیضاح را آغاز کنند.
نکته دیگر اینکه این طرح سوال قطعا برای ادامه داشتن و رسیدن به مقصود خود باید ادامه دار باشد تا بتوان به هدف رسید. در این میان قربانی اصلی پروژه هایی هستند که به یکباره دچار حرکت لاکپشتی می شوند و شهر از لحاظ انجام امورات روزانه دچار مشکلات پراکنده ای در نقاط مختلف می شود و نارضایتی شهروندان را به دنبال خواهد داشت و این خود باعث می شود که شهردار در این میان بی کفایت نشان داده شده وشهر نیز در یک بی نظمی فرو رود و صدای سایر مسئولان شهر نیز درآمده که قصد و هدف نهایی این افراد بوده است.

این افراد غافل از این بوده اند که ثبات شورا ، ثبات وتعادل شهرداری را به همراه خواهد داشت و این عده قلیل نمیدانستند که وقتی در پی بیکفایت نشان دادن شهردار هستند دارند بیکفایتی و مهم بودن منافع شخصی خودشان را لو میدهند و چهره اصلی خود را به سایر اعضا و مردم نشان میدهند ودر حقیقت خود انها بودند که عامل اصلی کندی عملکرد شهردار و مجموعه شهرداری هستند
در این بین تلاش های دو مهره سوخته این شورا نیز جالب بود که شاید بخواهد یکبار دیگر خاکستر ها را کنار زده و همانند سیمرغ دوباره متولد شوند. اما عمق سوختگی زیاد بود و سی که نه بلکه یک مرغ هم از آنها متولد نشد.ولی تبدیل به مار زخم خورده ای شدند که باید دیگر سر آن را قطع کرد.
در این بین نقش برخی به عنوان رسانه های حامی مردم مانند ماه تاب ، داستان سرا و … نیز قابل تامل بود که از یک طرف مدعی بودند که وابستگی و وام دار به ادارات و … نیستند واز طرف دیگر مشخص نشد این منابع سنگین را از کجا تامین می کنند.
اما بعدها مشخص شد روی سفره برخی آهن فروشان غذا خورده و میخورند و به مزاجشان نیز خوش آمده و همچنان با افتخار در حال کاغذ پراکنی های دروغین برای عوامفریبی در جلو و پشت صحنه هستند.
درنهایت با این همه تلاش نیز کارشان راه به جایی نبرد ولی همچنان در تلاش هستند تا باز هم به روش ها و بهانه های مختلف این روند که تنها راه نجات انها برای انتخابات آینده آن شهر بود را آغاز کنند. تا شاید بتوانند باز هم با عوام فریبی به اسم نماینده مردم بر این صندلی تکیه بزنند.
این داستان را گفتم تا دیگر مردم به مهره های سوخته و افرادی که درپی منافع شخصی هستند اعتمادی نکنند .چون عملا وقتی تنها بمانند هیج کاری از دستشان برنمی آید.
این کشمکش در شهر داستان ما همچنان ادامه دارد و فقط اعضای سالم شورا و مردم هستند که میتوانند نجات گر شهر از دست چنین افراد منفعت طلبی باشند.

و حرف اخر اگر شورای را مشابه یک غذا و اعضای آن را مواد تشکیل دهنده این غذا بدانیم باید توجه کنیم که یک ماده غذایی فاسد،درحال فساد ، یا معیوب ، یا سالم در ظاهر و از درون مشکل دار می تواند به خراب شدن کل غذا انجامیده و درنهایت باید آن غذا را با تمام محتویات دور ریخت.لذا انتظار میرود تا اعضای شورا همان “ب ” را از خود دور کرده تا از تبدیل شدن شورا به شوربایی مسموم در امان باشند.