کد خبر : 3354
تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 مارس 2019 - 1:00

مصاحبه با ابوذر خادم شاعر اندیمشکی

مصاحبه با ابوذر خادم شاعر اندیمشکی

هما خوزستان: ابوذر خادم متولد 20 بهمن 1366 در روستای شاهزاده احمد(ع) از توابع شهرستان اندیمشک و دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و همچنین دبیر زبان و ادبیات فارسی در شهرستان اندیمشک است. علاقه شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟ در همان بحبوحۀ دوران راهنمایی بود که متوجه شدم می

هما خوزستان: ابوذر خادم متولد 20 بهمن 1366 در روستای شاهزاده احمد(ع) از توابع شهرستان اندیمشک و دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و همچنین دبیر زبان و ادبیات فارسی در شهرستان اندیمشک است.

  1. علاقه شما به ادبیات از چه زمانی شروع شد؟

در همان بحبوحۀ دوران راهنمایی بود که متوجه شدم می توانم کلماتی را به صورت موزون ادا کنم و این گذشت تا اینکه در سال های آخر دبیرستان با یادگیری قواعد وزنی و… متوجه شدم که می توانم شعر بسرایم و البته در آن زمان نه به صورت جد اما آثاری نیز سروده شد.

  1. از چه زمانی شعر گفتن برای شما جدی شد؟

شعر گفتن را از دوران تربیت معلم بیشتر پیگیری کردم تاجایی که در تمامی مراسمات مذهبی و حتی جشنواره های فرهنگی، شعر بنده همواره در سین مراسمات حضور داشت، اما هرگز فکر نمی کردم که روزی شعر به دغدغۀ اصلی من تبدیل شود و می توانم اینگونه اعتراف کنم که کمتر از دوسال است که بصورت جدی با مقولۀ شعر سروکار دارم اما بطور کلی شعر را از دورۀ راهنمایی و حتی دوران کودکی که پدرم در روستا برایمان شاهنامه میخواند دوست داشتم و حس می کردم.

  1. در چه قالب هایی شعر می گویید؟

قالب غالب آثار بنده غزل است، البته در قالب های دیگری چون دوبیتی، مثنوی، نیمایی، سپید و حتی پریسکه نیز طبع آزمایی کرده ام، اما بی پروا بگویم که غزل تمام عاشقانه های مرا در خود بلعیده است.

  1. آثار چه شاعرانی را بیشتر مطالعه می کنید و در سرودن تحت تاثیر کدام شاعر هستید؟

من معتقدم که یک شاعر باید آثار تمام و یا حداکثری شاعران را از رودکی تا فاضل نظری مطالعه کرده باشد، به جرأت و نه از روی غرور میگویم که شاید آثار بیشتر شاعران بزرگ از جمله رودکی، فردوسی ، نظامی، عطار، سنایی، ناصرخسرو، مسعود سعد، بیدل، خواجوی کرمانی، حافظ، سعدی، خاقانی، صائب، وحشی بافقی، محتشم، بهار، کدکنی، شهریار، پروین اعتصامی و… را مطالعه کرده ام و البته این وظیفه هر ایرانی است، حال شاعران جای خود دارد.

در شعرم می توانم اقرار کنم که به شاعر خاصی نگاه ندارم.

  1. موضوعات و مضامین اشعار شما بیشتر چیست؟

شعر شاید شیرۀ جان شاعرش باشد، من عشق را برگزیده ام و شاید او مرا انتخاب کرده باشد، خیلی از شاعران از عشق گفته اند اصلا شعر خودش عاشقی کردن است، اما کوشیده ام حرف های ساده و دردهای امروزی را حتی اگر به زبان عاشقانه ها هم باشد بازگو کنم.

  1. به نظر شما شعر گفتن قابل یادگیری یا ذاتی است؟

شعر از فصول ذاتی است اما این بدان معنا نیست که هیچ کوششی نکنیم ، جمله معروفیست که می گوید ” شعر اول جوششی است و بعد کوششی” راست می گویند اما، گاهی وقت ها کوشش های بیجا جوشش ها را خشک می کند.

  1. وضعیت شعر در کشور چگونه است؟

نمی شود راحت گفت شعر امروز ب دنبال چه چیزی است، خیلی وقت ها غزلی خوانده می شود و لذت می بریم اما ناقدان آن را به هیچ وجه نمی پسندند و خیلی وقت ها شعری پسندیده می شود که هرگز اجازه لذت بردن را به مخاطبش نداده است، می خواهم اینگونه بگویم که شعر امروز ایران، از آن سابقۀ درخشان خود فاصله گرفته وامروز تمرکز ناقدان روی ترجمه های غربی و فلسفۀ اروپایی معطوف شده است، اما شاعران نه با فلسفه همراهی می کنند و نه آثار ترجمه ای قوی را مطالعه می کنند، راحت تر بگویم شعر امروز ایران دارد افسار گسیخته می تازد و خدا بخیر کند.

  1. به عنوان یک شاعر انتظار دارید در شعر به چه افقی دست پیدا کنید؟

شعر افق های خودش را پیدا می کند ، شعر باید بازگو کنندۀ یک مسئله باشد اینکه ما مسئله را چه بدانیم می تواند خیلی مهم باشد، من افق شعری ام را اینگونه ترسیم کرده ام که اگر می خواهم از مسئله عشق سخن بگویم باید واقع گو باشم. هر شاعری دوست دارد به قله های شعر دست پیدا کند و بنده هم از این قائله مستثنی نیستم.

  1. آیا تاکنون اثری را به چاپ رسانده اید؟

خیر، اگر خدا بخواهد و به شرط حیات غزل های عاشقانه ام در تابستان پیش رو به چاپ سپرده خواهند شد، البته در زمینه شعر آیینی و در قالب سپید و پریسکه نیز کتابی در دست تهیه و تدوین است، تا او چه بخواهد…

  • در چه جشنواره هایی برگزیده شده اید؟

بنده از آغاز فعالیت شعر ام تنها در دو جشنواره شرکت کرده ام، یکی جشنواره سراسری و کشوری شعر پریسکه بود که به لطف خداوند رتبه سوم کشور را کسب کردم و دیگری جشنواره حریر سوخته که آن هم به لطف خداوند شعرم دیده شد.

  • ازدواج چه تاثیری در رویکرد اشعار شما داشته است؟

ازدواج همیشه برای انسان ها منشاء خیر و برکت است، بهترین شعر های زندگی ام همسرم و دو پسرم می باشند و می توانم اعتراف کنم که خانمم یکی از بزرگترین مشوق های شعری و حتی درسی بنده بوده اند و این را بدون تعارف عرض می کنم.

  • تاکنون چند شعر برای همسر و فرزندانتان سروده اید؟

برای همسر و فرزندانم شعر زیاد سروده ام ، گاهی یک بین می تواند دفتر بی بدیلی باشد…

  • انجمن های شعر چه تأثیری بر شعر شما داشته است؟

انجمن ها می تواند شاعر را سرپا نگاه دارند، اما یک انجمن باید ایده پرداز و نقاد و شاعر داشته باشد تا شاعر را تربیت نماید، بنده از انجمن ها جیزهای زیادی یاد گرفته ام و می توانم بگویم همراهی و همنشینی با شاعران دیگر مرا بیشتر به شعر کشانده است.

  • اینکه رشته دانشگاهی شما ادبیات بوده است چقدر در سرایش شعر به یاریتان می آید؟

حتما و قطعا کمک کرده و بی تأثیر نبوده و نخواهد بود، بنده در سال آخر دبیرستان که در رشته ادبیات درس می خواندم ، علاقه وافری بخ آرایه ها و عروض داشتم و این بودن، از آن دوست داشتن می آید.

  • بهترین شعرت در نظر خودت کدام است؟

بهترین ها را دیگران باید بگویند، من تک تک اشعارم را دوست دارم چون فرزندان ذهن منند، شاید خیلی ها فرزندان مرا دوست نداشته باشند و این طبیعی است، ولی چشم غزلی را تقدیمتان می کنم.

 

خواهم رفت…
درمِه آلودترین روزِ خدا،خواهم رفت
پشتِ خاموشیِ پرچینِ صدا، خواهم رفت
مثلِ موهای پریشان شده ای،در دلِ باد
بی خیال از همگان مست و رها، خواهم رفت
دوره گردی، به دلم بانگِ رهایی زده است
منِ لولی زده از کوی شما، خواهم رفت
بنظر میکده ها، مستِ صدایم شده اند
از درِ خانه ی غمگینِ دعا،خواهم رفت
سیب ها،طعنه ی تلخِ همه ی عمرِ منند
عاقبت برسرِ پیمانِ حوا،خواهم رفت
صبحِ یک روزِ مِه آلودِ پر از طعمِ سکوت
در دل پنجره ایی، همدمِ”ها”، خواهم رفت
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.