تاریخ انتشار : دوشنبه 24 دسامبر 2018 - 11:00

اخلاق بایسته و ادبیات پیراسته؛ لازمه کنشگری سیاسی

اخلاق بایسته و ادبیات پیراسته؛ لازمه کنشگری سیاسی

هماخوزستان: اخلاق بایسته و ادبیات پیراسته از شاخص های مهم در عرصه سیاست است که بی توجهی نسبت به آن به دلیل گستردگی بازخورد رفتاری و کلامی کنشگران سیاسی می تواند زنگ خطر را برای فرهنگ کشور به صدا درآورد. هماخوزستان: انتشار فیلم درگیری کلامی «محمد باسط درازهی» نماینده سراوان در مجلس شورای اسلامی، با

هماخوزستان: اخلاق بایسته و ادبیات پیراسته از شاخص های مهم در عرصه سیاست است که بی توجهی نسبت به آن به دلیل گستردگی بازخورد رفتاری و کلامی کنشگران سیاسی می تواند زنگ خطر را برای فرهنگ کشور به صدا درآورد.

هماخوزستان: انتشار فیلم درگیری کلامی «محمد باسط درازهی» نماینده سراوان در مجلس شورای اسلامی، با یکی از کارکنان گمرک که در نهایت به مداخله فیزیکی یک شهروند عادی و بیرون راندن نماینده مزبور منتهی شد، در فضای مجازی بازتاب گسترده ای داشت.
البته این نخستین حادثه از این دست نبود که رخ می داد، پیش از این نیز اتفاقات مشابه را شاهد بوده ایم و به احتمال زیاد این حادثه آخرین آنها نخواهد بود. منتهی نکته ای که نیاز به بررسی دارد، توجه به مسوولیتی است که افراد بر عهده دارند.
استفاده سیاستمداران از ادبیات و واژگان سطحی و رواج آن در جامعه سیاسی، به دلیل گستردگی نشر و بازخوردی که در جامعه دارد می تواند زنگ خطری برای فرهنگ کشور را به صدا درآورد.
بر این اساس فردی که مسوولیتی بر عهده دارد، باید سعی کند با سعه صدر بیشتری برخورد کند، زیرا کنشگری های او در معرض دید قرار دارد و خطاهایش بیشتر نمود پیدا می کند. در برهه کنونی نیز به علت میدان داری شبکه های اجتماعی و رسانه های مجازی اخبار به سرعت منتشر می شوند و پس از انتشار آن، تکذیبه یا عذرخواهی ها به اندازه خبر اولیه بُرد و اثرگذاری ندارد.
از طرفی دیگر نکته ای که در این زمینه به ذهن متبادر می شود، نسبت اخلاق و سیاست است. نسبت اخلاق و سیاست دارای ماتریسی چهارگانه است؛ نخست نظریه جدایی اخلاق از سیاست، دوم نظریه تبعیت اخلاق از سیاست، سوم نظریه تفکیک حوزه هایی از اخلاق و سیاست(آموزه دو سطحی اخلاق و سیاست) و چهارم نظریه یگانگی اخلاق و سیاست.
در این میان بر اساس نظریه چهارم، اخلاق و سیاست هر دو در پی تامین سعادت انسان هستند و نمی توانند ناقض یکدیگر باشند. این آموزه، تنها یک نظام اخلاقی را در دو عرصه زندگی فردی و اجتماعی معتبر می شمارد و معتقد است که هرآنچه در سطحِ فردی اخلاقی است، در سطح اجتماعی و سیاسی و برای دولتمردان، اخلاقی است و هرآنچه برای یکایک شهروندان غیراخلاقی است، برای حاکمیت نیز غیراخلاقی به شمار می رود.
در واقع اخلاق و کنش سیاسی دو مقوله همپیوند در حیطه حکومتداری هستند. در برخی نظام های سیاسی همچون جمهوری اسلامی ایران، اخلاق و ادبیات سیاسی پیراسته به واسطه ویژگی ماهیت آرمان ها و اصول اساسی، برجستگی و اهمیتی چشمگیر دارد.
هرچند از سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ادبیات و اخلاق آراسته و فاخر سیاستمداران از مهمترین شاخص های ارزشگذاری آنان بوده است. با وجود این، در سال های اخیر نگرانی هایی در مورد افول جایگاه ارزش های اخلاقی و پیراستگی ادبیات برخی سیاستمداران بروز یافته است.
توجه به جایگاه سیاستمداری و از آن مهمتر مسوولیت سیاسی در جامعه امری بایسته است چرا که منصب سیاسی به واسطه شرایط الگو وارگی، اخلاق و رفتار جمع گسترده تری را از خود متاثر می سازد. بنابر این، منطقی و عقلانی آن است که سیاستمداران در واژه گزینی و رفتار، دقت خاصی به کار بگیرند.
بازیگران عرصه سیاسی به مثابه سرمایه های اجتماعی و سیاسی جامعه از نقش قابل توجهی در شکل دهی به مناسبات اجتماعی برخوردارند که باید در قبال آن حساس و پاسخگو باشند. ادبیات و نوع کنشی که سیاستمداران استفاده می کنند، می تواند ساحت عمومی جامعه را زیر تاثیر قرار دهد و به دنبال آن فضا و ساحت خصوصی جامعه را نیز درنوردد.
اگر سیاستمداران به این نکته توجه کنند که اخلاق مقدمه سیاست و پیش درآمد آن به شمار می آید، شاید کمتر شاهد استفاده از واژگانی غیر مودبانه و گاه توهین آمیز از سوی برخی از سیاستمداران باشیم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.