اهمیت و کارکرد خانواده در جامعه چیست؟

خانواده به تعریف ساده می توان گفت اولین و موثرترین عامل در پایه های اولیه شخصیت کودکان و نوجوانان است

و تأثیر قابل ملاحظهای در رشد اجتماعی، جسمانی، اخلاقی، عاطفی و عقلانی افراد دارد.

خانواده را می توان ازیکی مکانهای موثر در رشد، تربیت و رفتارفرد دانست چرا که خانواده انعکاس و تاثیر زیادی در نمایان شدن فرهنگ در جامعه دارد.

سوال این است چرا ما از خانواده بسیار سخن و صحبت می کنیم؟

آیا خانواده فقط برای رفع نیازهای اولیه و ضروری انسان باشد؟

مهمترین موضوع در هر خانواده تعامل موثر و شرایط مناسب در خانواده است که باعث می شود به رشد صحیح هر یک از اعضا خانواده رسید.

پس محیط خانواده و جامعه تأثیر و تأثر بسیاری بر روی هم دارند ، هر چه خانواده سالم تر باشد و نکات اخلاقی و تربیتی درست بکار رود مطمعنا جامعه کم آسیب تری را شاهد خواهیم بود و از آسیب هایی چون فرزندان نابهنجار و پرخاشگر،اعتیاد ، طلاق، خودکشی ، افسردگی…دور خواهیم بود و با رضایت از محیط خانواده زندگی توام با آرامش را بگذرانیم.

نکته قابل تامل این است که خانواده سالم فرزندان سالم به بستر جامعه تحویل می دهد و خانواده ناسالم، فرزندان ناسالم را به فضای جامعه رها می کند که اثرات سوء و جبران ناپذیری بر اجتماع دارد به عنوان نمونه در زندگی های پر تنش ودرگیری خروجی خانواده یک فرزند بیمار است، بیمار به آن معنا که هم جسم و روح فرزندان ما تعادل درستی نخواهد داشت و اینجاست که شروع گرفتن تصمیمات اشتباه و در دام شرایط نامناسب دچار شوند و نتواند درست تصمیم بدون تردید بگیرد و خود را نجات بدهد چون ما والدین به فرزندمان درست زندگی کردن و مهارت زندگی خوب تعلیم و آموزش نداد ه ایم و گاهی نیز خانواده هیچ اطلاعی از شیوه درست زندگی کردن و فرزند پروری ندارد.

خانواده ناسالم هم روح و روان  فرزندان خود را ضعیف می کند و با هر تلنگری در محیط اجتماع  این نابهنجاری ها نمایان شود .و این ثمره عدم آگاهی والدین از بحث های زناشویی است و عدم مهارت در خانواده است.

هر خانواده با عملکرد نامطلوب زمان وآموزش بسیاری جهت برطرف کردن این معضلات باید بگذارد تا شاید ترمیم شود.

باید به این فکر کنیم از آنجایی که آینده جامعه، تربیت و پرورش فرزندان در خانواده امروز است.

لذا با توجه به محیط خانواده، شناخت واقعیتهای حاضردر خانواده ها مهارت زندگی فرزندان امروزبیشتر خواهد شد، لذاخواسته ها و نیاز های فرزندان تغییر کرده است و شیوه تربیتی مثل گذشته نیست .

به عبارت بهتر، میتوان گفت که سلامت خانواده، سلامت جامعه است. همچنین رضایت از زندگی اعضای خانواده در میزان رضایت از زندگی در جامعه تأثیر خواهد داشت.

اثر خانواده بر افراد از تمام عواملی که تا به حال شناخته شده بیشتر است. یعنی تأثیر خانواده فراتر از فرهنگ جامعه، دنیای کار، دوستان، نزدیکان و نظایر آن است.

فرد بدون خانواده قابل تعریف نیست واین محیط  در حال رشد و تغییر می باشد و همه خانواده از یک اصول و قوانین دستور بگیرند که با تغیرات نوین امروزی خود را سازگار کنند.

یک خانواده کانون اصلی شکل گیری شخصیت و هویت فرد است و مهم ترین قسمت خانواده روابط مثبت با یکدیگر است.

در خانواده انسان دوران کودکی و مراحل اصلی رشد خود را باید در آرامش و آسایش سپری کند خانواده شاید از چند نفری تشکیل شده باشد اما انعکاس و بازتاب بسیاری در اجتماع دارد و همیشه به خانواده و تشکیل خانواده اهمیت داده شده است .

همفکری و همکاری موجب حرکت و پویایی در خانواده میگردد و درخانواده هایی که گفتگو و ارتباط موثر با هم برقرار است همیشه می توان به پیشرفت جامعه هم اندیشید و تعامل مثبت بین خانواده و اعضای آن می توان به روابط فردی و بین فردی در اجتماع هم امید داشت .

یعنی فرد در خانواده به راحتی و بدون سخت گیری گفتگو در زمینه مختلف دارد و این آزادی و تعامل مثبت در خانواده یک نوع مهارت است که والدین برای تربیت و پرورش فرزندان خود حتما یاد بگیرند .

در نتیجه ما هر چه از نهاد خانواده بیشتر بگوییم و بنویسیم دوباره مطالب جدید تری هست که با توجه به تغییرات امروز جامعه اگر در خانواده مهارتی اجرا نکنیم به راحتی با فرزندان خود نتوانیم ارتباط درست برقرار کنیم و همیشه چندین قدم عقب تر باشیم و این برای یک خانواده و جامعه خبر خوبی نیست.

همه ی  ما باید در خانواده با کمک هم به وظایف خود خوب عمل کنیم و به یادگیری و تغییرات جدید امروز جامعه در زمینه خانواده توجه دو چندان داشته باشیم هر تغییرمثبت در خانواده نشان خوبی برای آینده و نسل های بعدی در جامعه است.

مشاوره خانواده :سکینه فرهادیان بابادی
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی